4 نکته که لازم است درباره آینده مارکتینگ بدانید

چه اتفاقاتی در دنیای فعلی تبلیغات رخ می دهد؟
چه روندی وجود دارد؟
چه تغییراتی محتمل است؟
افق پیش روی آن چیست؟
چهره های برجسته دنیای تبلیغات و مارکتینگ، خبر از جریانی می دهند که شروع شده است. جریانی که به آینده دنیای مارکتینگ شکل خواهد داد.
مارکتینگ نوین چه تفاوتی با مارکتینگ کلاسیک خواهد داشت؟
چه ویژگی هایی حذف و اضافه خواهد شد؟
چه نوآوری هایی ایجاد خواهد شد و چه قابلیت هایی به وجود خواهد آمد؟

ما می خواهیم در این مقاله مانند یک فرد پیشگو، شِمایی از آنچه در حال وقوع است را به شما نشان دهیم و از آن مطلع کنیم. پس با ما همراه باشید.

تجربه مشتری مفهومی است که بیش از هر زمان دیگری مد نظر قرار گرفته و اهمیت یافته است. در حقیقت محوری است که بقیه مفاهیم حول آن گسترده می شوند. در واقع آنچه سطح کیفی سرویس های مربوط به مارکتینگ را بالا می برد، تلاش برای تحقق و ارائه چنین مفهومی است.

تجربه مشتری چگونه حاصل می شود؟

چنین تجربه ای ناشی از تحویل یک ارزش مطلوب و مفید و مرتبط برای مشتری است. مارکتینگ مدرن همچون کرم ابریشمی است که هر لحظه دور خود پیله می تند و آن را گسترش می دهد. در حقیقت کتاب قانون آن، هنوز در حال شکل گیری و نوشته شدن است.

شرکت ها و برندهای تجاری برای مصرف کننده امروزی و ذائقه جدیدش، چه چیزی برای عرضه دارند؟

برندها به نگرش و چارچوبی نیاز دارند که آنها را در عرصه قرار دهد. فراتر از پیشرفت های تکنولوژیک که البته لازم است، آنچه به آنها کفایت می دهد آن است که نگاه و مسیر خود را با روند روز هماهنگ کنند.
فراتر از تکنولوژی، کاربردها و تاثیر آن مد نظر است، نه صرف داشتن آن. آنچه گوگل را حقیقتا به یک غول پیشرو در هر زمینه ای که ورود می کند، بدل ساخته است، بر مبنای همین مفهوم مصداق پیدا می کند.

به مفاهیم پیشرفته ای همچون یادگیری ماشین، هوش تجاری، علوم داده، هوش مصنوعی، ابر داده ها و الگوریتم ها توجه کنید. اینها چه ربطی به دنیای بازاریابی یا مارکتینگ و تجارت دارند؟

قطعا ربط دارند! تمامی مزیت رقابتی و ثروت شرکت های بزرگی همچون گوگل، مایکروسافت و فیسبوک ناشی از اطلاعات عظیم و تحلیل هوشمندانه از آنها برای استفاده های تجاری است. چنین اطلاعاتی در هر سطح و حجمی به یک بازاریاب کمک می کنند که مانند یک شطرنج باز حرفه ای از اقدامات و حرکات مشتری و نوع بازی او در نقشه سفر خریدار با خبر شوند.

یک سیب که به هوا پرتاب می شود، هزاران چرخ می خورد تا به زمین برسد.

در فرآیند خریدِ خریدار نیز، چنین اتفاقی رخ می دهد. فراز و نشیب و تردیدهای بسیاری در مخاطب رخ می دهد. در چنین شرایطی بازاریاب حرفه ای آن است که بداند بر اساس رفتار خاص مشتری، چه کاری بکند و چه کاری نکند؟
ما در اینجا قصد داریم که شما را با ابزار و نوآوری هایی آشنا کنیم که دریچه ای برای ورود به دنیای آشنایی با مشخصه ها و معیارهای جذابیت یک کسب و کار برای مشتری، پیش روی شما قرار می دهد.
دنیایی که در آن برنامه ریزی برای نقشه سفر خریدار به نحو موثرتر و پربازده و البته ساده تری انجام می گیرد. رهنمودها و ابزارهایی که کارآمدی آنها از گوگل اعتبار پیدا می کند؛ یعنی چهار نگرش کلیدی که شاکله کتاب قانونِ مارکتینگ مدرن را برای شما ایجاد خواهند کرد.

مردم از چه راه هایی با محیط تعامل می کنند؟

زمانی به موجودات کوچکی که همیشه و همه جا همراه ما است، تلفن همراه گفته می شد! البته هنوز هم گفته می شود! اما حقیقت آن است که کار از همراهی گذشته و این کوچولوهای دوست داشتنی به عضوی از خانواده ما بدل شده اند.
بسیاری از تعاملات ما با دنیای بیرونی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آنها ناشی می شود. موبایل و تکنولوژی های از این دست به دنیا سرعت داده اند. بسیاری از کارها در کسری از ثانیه امکان انجام شدن را پیدا کرده اند. همه چیز با شتابی بی محابا به پیش می رود و منتظر آنچه جا مانده است، نمی ماند.
در چنین شرایطی اگر من بخواهم که اطلاعاتی پیدا کنم، چیزی بخرم یا کاری انجام دهم، از ابزارهایی استفاده می کنم که در سریع ترین زمان ممکن مرا به نتیجه برساند. راز فراگیری موبایل در ارائه مطلوب چنین عملکردی است و نقطه عطف این عملکرد، زمان و کپسولی شدن است، که بیشترین بهره مندی در کمترین زمان را ممکن می کند.
اکنون زمان به واحدهایی مجازی تبدیل شده است. واحدهایی که هر چه کوچک تر باشند، قیمتی تر هستند.

شکل گیری ریز لحظه ها، شاهد چنین ادعایی است. تایپ کردن روی ابزارهای دیجیتالی، ویژگی لمسی بودن را پیدا کرد، تا کار نوشتن ساده تر و سریع تر شود. دستیارهای صوتی گوگل و اپل آمدند تا حتی از این لمس هم بی نیاز شویم. عینک گوگل که آمد حتی از دستور صوتی هم بی نیاز بود و می شد آن را با حرکت پلک چشم برنامه ریزی کرد!
در عصری که اشکال جدید مصرف گرایی تفوق پیدا کرده اند، یک چیز تفاوت کرده است. مردم مصرف نمی کنند تا فقط مصرف کرده باشند، بلکه مردم انتظار دارند که در ازای هر ریالی که خرج می کنند، ارزش افزوده دریافت کنند و بهره مند شوند. این مسئله ای است که در نقشه سفر خریدار و طراحی ایستگاه های آن، باید در نظر گرفته شود. اما مدخل و نقطه عزیمت مشتری به نقشه سفر از کجا است؟ قطعا ابزارهایی مانند موبایل و تبلت، چنین درگاه و کانالی خواهند بود.

مصرف کنندگان، یک تجربه خرید دیجیتال تمام و کمال و بدون دغدغه را می خواهند

اگر دنیای دیجیتال یک بعد فلسفه ای داشت که آن را در بخش قبل تا حدی توضیح دادیم، یک بعد فنی و تخصصی هم دارد که بسیار مهم است. از این رو اگر قصد دارید که کسب و کار خود را بر مبنای ارائه در دنیای دیجیتال اصلاح کنید، لازم است که با قواعد فنی و تکنیکی دنیای موبایل و رایانه، سیستم عامل ها و اپلیکیشن ها، واسط های کاربری و طراحی تجربه های کاربری و مسائل مربوط به کدنویسی و طراحی واکنش گرا که با توجه به چنین دنیایی به وجود آمده اند، آگاه باشید یا از افرادی متخصص و خبره در این زمینه استفاده کنید.
از آنجایی که پیش از آن به اهمیت سرعت اشاره کردیم، در اینجا نیز باید اشاره کنیم که اگر وبسایت شما یک شاهکار کدنویسی و طراحی باشد، اما سرعت دسترس پذیری و فراخوانی آن پایین باشد، نتیجه برای شما وحشتناک خواهد بود و تمام رشته های شما پنبه خواهد شد.
همانطور که گفتیم در دنیای امروز میزان صبوری و شکیبایی دیگران برای شما، هر قدر هم که خواستنی باشید! به کمتر از 30 ثانیه رسیده است. پس لطفا فکری به حال سرعت اجرای وبسایت خود بکنید.
گوگل با بررسی 900000 صفحه فرودِ مختص صفحات بهینه شده برای موبایل و سرعت اجرای آنها، که از 126 کشور به دست آمده، به اطلاعات و الگوهای جدید و جالبی دست پیدا کرده که نمای خوبی از تحولات را نشان می دهد.
پروژه AMP که از 18 ماه پیش کار خود را آغاز کرد، یک پروژه متن باز است که ویژگی ها و الگوهای بسیار خوب و مطلوبی را برای کیفی سازی جنبه های مختلف صفحات وب موبایل ارائه می دهد. پلتفرمی که استفاده از آن قابلیت های بسیار بالایی را برای طراحان صفحات موبایل به ارمغان آورده و سرعت اجرای چنین صفحاتی را به میزان قابل توجه و موثری افزایش می دهد. به طوری که بخشی از گردش مالی بازار تبلیغات دیجیتالی پولی، از کلیک روی تبلیغات حاصل شده از صفحات فرودی که به وسیله AMP برای صفحات موبایل، سفارشی سازی شده اند، شکل می گیرد.

البته این مسیر خرید را برای خریدار کوتاه و آسان می کند. بیشترین ضریب نفوذ و حتی سنگ بنای چنین پلتفرمی، سرعت اجرا و لود صفحات است. چنان که به ازای هر ثانیه تاخیر در بالا آمدن سایت، نرخ تبدیل تا 20 درصد کاهش خواهد یافت. این یعنی ممکن است فقط 5 ثانیه تاخیر در بارگذاری سایت، نرخ تبدیل شما را به صفر برساند!

مرز بین دنیای آفلاین و آنلاین، روز به روز کمرنگ تر می شود

مسیر سفر خریدار کمتر از گذشته خطی و قابل پیش بینی است و بیشتر شکلی غیر خطی و روانشناسانه به خود گرفته است. در واقع همه این ها تحت لوای یک کل شکل یافته اند. دنیای آنلاین و آفلاین یکی شده و ماهیتی یکسان پیدا کرده اند.
ابزارهای مقیاس پذیر و نوآورانه ای به وجود آمده اند که به بازاریاب عصر حاضر کمک کنند تا تمامی کانالها، ابزارها و رسانه هایی که به نوعی مجرای حضور مشتری در نقشه سفر خریدار را به وجود می آورند، رصد و فهم کنند. اینگونه است که میان دنیای واقعی و دیجیتال پل زده می شود.
مجهز بودن به مقیاس هایی که به شما عدد و رقم درست بدهد، اهمیت زیادی دارد و نرخ بازدهی بودجه بازاریابی(مارکتینگ) و موثر بودن آن را افزایش می دهد. ابزارهایی مانند گوگل ادوردز و گوگل آنالیتیکس از این زمره اند. استفاده مناسب از ابزار پیشرفته و مدرنی مانند گوگل ادوردز تا 5 برابر نرخ بازدید سایت شما و به طریق اولی میزان جذابیت کسب و کار شما را افزایش می دهد.
با تکنولوژی های جدیدی مانند یادگیری ماشین و نقشه دهی، سطح کار بالاتر هم رفته و بازاریاب ها می توانند با دقت بیشتری ابعاد کسب و کار خود را متوازن کنند و تغییرات لازم را جهت بهینگی عملکرد خود و اصلاح نگرش در دنیای تبلیغات، اعمال کنند.

توقعات و انتظارات از دنیای تبلیغات و مارکتینگ به شدت بالا رفته است

این همه تکنولوژی و هوشمندی، ورود شرکت های بزرگ و به کارگیری الگوریتم ها و اپلیکیشن ها، توقعات را به شدت بالا برده و مردم انتظار دارند که خدمات خاصی را دریافت کنند.
خدماتی که البته به خوبی با نیازهایشان همگام و منطبق باشند و قابلیت سفارشی سازی داشته باشند. پس بسیار مهم است که بازاریاب ها برآورد مناسبی از مشتریان خود داشته باشند و پیام خود را در مکان مناسب و زمان مناسب به فرد مناسب برسانند و البته بدانند که بهترین ابزار برای ترویج کارشان خود مشتری است! به این معنا که مشتری، مشتری می آورد و چنین روالی تعداد مشتریان را به صورت تصاعدی افزایش می دهد.
تحولات طرح ریزی شده ای که خود را به دنیای مارکتینگ تحمیل می کنند، از ترکیب سیستم های یادگیری ماشین و سیستم های اتوماسیون برای بهبود کیفیت کار استفاده می کنند. البته که جلوه این اقدامات بیشتر در بخش برنامه ریزی رسانه ای یعنی”media planning” خود را نشان می دهد. جایی که هسته ها و زیربنای یک کمپین موفق تبلیغاتی شکل می گیرد.

به منظور صرفه جویی در هزینه و انرژی بازاریاب ها و بهبود عملکرد شان، سیستم های مدیریت کلیک (AdWords) بیش از هر زمانی بهینه و هوشمند شده اند.
گوگل ادوردز از سیستم یادگیری ماشین استفاده می کند. نظام تحلیل داده های این نرم افزار، اطلاعات کمپین های گذشته را بررسی می کند و بر این اساس صورتی از بهترین پیشنهادات را برای کمپین های بعدی و با توجه به اهداف خاص شما و سوابق تان، ارائه می کند. این سیستمی است که شما را از فکر تا عمل همراهی می کند.
تمامی این روندها و نوآوری ها آهنگ شتابانی به تغییر دنیای مارکتینگ بخشیده اند و دورنمایی به کل متفاوت با چند سال پیش برای آن رقم زده اند. برای برآورده کردن توقعات و انتظارات مشتریان لازم است که نوآوری و فرآیندهای مربوط به آن را در سازمان تان پیاده سازی کنید و از نگرش ها و ابزارهای مناسبی، بهره ببرید.

به یاد داشته باشید که این شما هستید که باید خود را با مشتریان هماهنگ کنید، نه آنها. همچنین آگاه باشید که در دنیای پر تحولات امروز که دسترسی به اطلاعات عمومیت بسیاری دارد، کار سختی برای راضی کردن مشتری خواهید داشت. کاری که به پایان نمی رسد و راهی که ادامه خواهد داشت.

اگر به دنبال خدمات مارکتینگ، آنالیز سایت و تحلیل های گوگل آنالیتیکس هستید و یا می خواهید اکانت گوگل ادوردز خود را بهبود دهید، با ما تماس بگیرید.

منبع:

www.thinkwithgoogle.com

پیشنهاد راتین:

اطلاعاتی جدید در باب 8 چالش بازاریابی که امروزه بازاریابان با آنها روبرو هستند