اینبار در بلاگ راتین سراغ یک موضوع ویژه، جذاب و البته تازه رفتهایم؛ که خیلی وقتها از چشم تیمهای بازاریابی و حتی آژانس های فعال در حوزه دیجیتال مارکتینگ ایرانی دور میماند.
در عصر دیجیتال و دنیای تسخیرشده توسط پلتفرمهای آنلاین به خصوص شبکه های اجتماعی (یا دقیقترش رسانه های اجتماعی – SocialMedia)، دو اصطلاح مدیریت رسانه های اجتماعی (Social Media Management) و بازاریابی رسانه های اجتماعی (Social Media Marketing) خیلی وقتها و البته به اشتباه جای یکدیگر استفاده میشوند.
با این حال، این واژهها دو جنبه متمایز و متفاوت از دنیای آنلاین را نشان میدهند. بر اساس یک نظرسنجی که اخیرا مطالعه میکردم ، بیشتر از 70 درصد کسب و کارها از شبکه های اجتماعی به عنوان بخشی از استراتژی خودشان استفاده میکنند، اما بسیاری از آنها تفاوتی بین مدیریت آن و بازاریابی در بستر آن شبکه قائل نیستند.
بنابراین، دیدیم خیلی خوب است به عنوان یکی از آژانسهای قدیمی و معتبر ایرانی خیلی کوتاه ولی دقیق و علمی، توضیح دهیم که چه چیزی آنها را متمایز میکند؟
این مقاله نگاهی عمیق به تفاوتهای ظریف و خط باریک بین هر دوی آنها (یعنی اصطلاح مدیریت رسانه های اجتماعی و بازاریابی رسانه های اجتماعی) میاندازد و به شما کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری برای برند خودتان بگیرید.
با ما در بلاگ راتین همراه باشید. میخواهیم کیفیت حضور آنلاین شما را ارتقاء ببخشیم، تا شما دنیای جدیدی را کشف کنید.
به نظرم همینجا یک لیوان آب، چای یا قهوه بنوشید و برای یافتن جواب یک سوال مهم، بلاگ زیر را بخوانید:
۶ نکته نشان دهنده ارزش رسانه های اجتماعی در کسب و کارها
نگاهی به دنیای رسانه های اجتماعی
در دنیای گسترده رسانه های اجتماعی، دو اصطلاح به شدت در هم تنیده شدهاند و مدام با هم اشتباه گرفته میشوند. حتی مدیران بازاریابی خیلی وقتها تفاوت آن را دقیق نمیدانند یا حداقل به آن توجه نمیکنند: مدیریت رسانه های اجتماعی در مقابل بازاریابی رسانه های اجتماعی.
( عدم استفاده از کلمه رسانه های اجتماعی و استفاده از واژه شبکههای اجتماعی در بقیه متن را به دلیل اینکه عادت شنیداری و گفتاری اکوسیستم ایرانی شده، به ما ببخشید)
پس بیایید این تصور غلط را از بین ببریم.
تقابل مدیریت و بازاریابی، وقتی پشت یک واژه قرار میگیرند
مدیریت شبکه های اجتماعی هنر سرپرستی، ارسال و تعامل از طریق محتوا در پلتفرمهای شبکه های اجتماعی است.
میتوانید به آن به عنوان مدیریت صدای یک برند فکر کنید، جایی که هدف اصلی تعامل با مخاطب و ایجاد یک جامعه است.
از سوی دیگر، بازاریابی شبکه های اجتماعی، علم و دانش ترویج محصولات یا خدمات در این پلتفرمها است.
در بازاریابی، هدف اصلی هدایت فروش، افزایش آگاهی از برند و دستیابی به اهداف بازاریابی خاص است. بنابراین، در حالی که یکی روی ایجاد ارتباطات تمرکز دارد، دیگری روی دستیابی به اهداف بازاریابی متمرکز است.
راستش را بخواهید، شاید بخندید که مگر چه قدر فرق دارند که در موردش بلاگ بنویسید، اما مثل مقایسه سیب با پرتقال است.
فراموش نکنید شاید سیب و پرتقال هر دو میوه باشند، اما طعمهای متفاوت، خواص متفاوت و کاربردهای متفاوتی دارند. و خب در نهایت نتیجه خوردن سیب یا پرتقال برای بدن شما به عنوان سازمان، یکی نیست!
3 نقش مدیر شبکه های اجتماعی
تا به حال به این فکر کردهاید که چه کسی واقعا پشت آن توییتهای شوخطبعانه یا پستهای جذاب فیس بوک فلان برند است؟ این کار یک مدیر شبکههای اجتماعی است.
برنامه روزانه یک مدیر شبکه های اجتماعی، به طور معمول شامل موارد زیر است:
- ایجاد و مدیریت محتوا:
ساخت پستهایی که مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند، چه این پست یک میم باشد، چه یک داستان دلنشین یا یک بهروزرسانی خبری به موقع، یک هنر ویژه مدیران شبکه اجتماعی است.
- تعامل با جامعه مخاطبان و مشتریان:
پاسخ به نظرات مخاطبها، رسیدگی به نگرانیهای مشتریان و اطمینان از اینکه شهرت آنلاین نام تجاری در بهترین حالت خودش قرار داشته باشد.
- نظارت و تجزیه و تحلیل:
زیر نظر گرفتن معیارها برای درک اینکه چه چیزی به درستی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند. یادتان باشد در آخر، اعداد هیچوقت دروغ نمیگویند!
پیشنهاد میکنیم نگاهی به مقاله ۱۰ متریک بازاریابی محتوایی در بلاگ راتین بیندازید و یک کارشناس تجزیه و تحلیل محتوا شوید!
3 نقش بازاریاب شبکه های اجتماعی
هنگامی که مدیر به حفظ و هدایت کشتی شبکههای اجتماعی برند به سمت مقصد مشغول است، یک بازاریاب اطمینان حاصل میکند که کشتی به سمت صحیح حرکت میکند. مسئولیتهای آنها در حوزه شبکههای اجتماعی شامل موارد زیر است:
- طراحی کمپینهای بازاریابی:
طراحی کمپینهایی که توجه مخاطب را جلب کرده و عملکرد و اقدامی هدفمند را به دنبال داشته باشد. چالش هشتگهای وایرال در شبکه های مختلف به خصوص توئیتر ( ایکس فعلی) را به خاطر دارید؟ بله، کار همین بازاریابهای شبکه اجتماعی است!
- شناسایی مخاطب هدف:
دانستن اینکه با چه کسی صحبت کنید نیمه مهم و ابتدایی کار است. با درک مخاطب، بازاریابان میتوانند پیامهایی را تنظیم کنند که از طریق پلتفرم درست به نتیجه درست برسد.
- اندازهگیری و بهینهسازی ROI :
برای یک برند، در پایان روز همه چیز به نتایج بستگی دارد. چه افزایش فالوورها ملاک باشد و چه افزایش ترافیک وبسایت یا افزایش فروش، اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه تضمین میکند که تلاشهای شما نتیجه داده است.
با ۱۳ راهکار برای تضمین موفقیت در شبکه های اجتماعی آشنا شوید!
نگاهی به تفاوتهای کلیدی بین مدیریت و بازاریابی شبکه های اجتماعی
با درک این تفاوتها، کسب و کارها میتوانند از قدرت همزمان هر دو حوزه استفاده کنند.
برای بررسی عمیقتر استراتژیهای محتوای شبکه اجتماعی، حتما در کنار مطالعه موارد زیر، مقاله آموزش تولید محتوا برای اینستاگرام با اصول حرفهای را هم بررسی کنید .
تمرکز بر محتوا در مقابل تمرکز بر تبلیغات
وقتی در مورد مدیریت شبکه های اجتماعی در مقابل بازاریابی شبکه های اجتماعی صحبت میکنیم ، تمایز اصلی خیلی واضح است.
مدیریت شبکه های اجتماعی در درجه اول حول محور ایجاد، مدیریت و نگهداری محتوا میچرخد. هنری که تضمین این است که صدای برند شما ثابت، جذاب و در مسیر درست باقی بماند.
از سوی دیگر، در بازاریابی شبکه های اجتماعی همه چیز در مورد ترویج آن محتوای تولید شدهاست. یعنی کسب اطمینان از اینکه محتوای شما در زمان مناسب و با پیام مناسب به مخاطبان مناسب برسد.
ایجاد روابط با مشتریان در مقابل تحریک برای فروش
مدیریت شبکه های اجتماعی مانند شرکت در یک مهمانی بیپایان و در مورد اختلاط کردن و گپ زدن، درک علایق مردم و ایجاد روابط واقعی با آنها است. این یک بازی طولانی و ادامه دار است.
در حالیکه، بازاریابی شبکه های اجتماعی مانند راهاندازی یک فروشگاه موقت در گوشه ای از ویلای مهمانی و در مورد نمایش بهترین محصولات شما، ارائه معاملات و افزایش فروش شما است. بر عکس روند مدیریت، این یکی یک کار سرعتی است.
تعامل بلند مدت در مقابل کمپینهای کوتاه مدت
تعامل قلب مدیریت شبکه های اجتماعی است. همه چیز در مورد پرورش یک جامعه ارتباطی، پاسخ دادن به نظرات و بازخوردها و حضور در کنار مخاطبان است.
در مقابل، بازاریابی شبکه های اجتماعی اغلب حول کمپینهای کوتاهمدت، فروشهای ناگهانی و ویژه و تبلیغات محدود به زمان میچرخد. یعنی برنامه ریزی برای ایجاد هیجان در جامعه هدف و سرمایهگذاری روی آن.
ابزارها و پلتفرمها میدان نبرد مدیریت و بازاریابی شبکه های اجتماعی
موضوع | ابزارهای مدیریت شبکه های اجتماعی | پلتفرمهای بازاریابی شبکه های اجتماعی |
ابزار | Hootsuite، Buffer، Sprout Social | پنل تبلیغات فیس بوک، پنل مدیریت تبلیغات گوگل، داشبورد مدیریت کمپین لینکدین |
ویژگیهای کلیدی | برنامهریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل | هدفگیری دقیق، تجزیه و تحلیل دقیق، فرمتهای مختلف تبلیغات
|
نحوه هماهنگی و ادغام | بسیاری از ابزارهای مدیریت، امکان هماهنگی و ادغام با پلتفرمهای بازاریابی را برای جریان داده های یکپارچه فراهم میکنند. | ادغام بین ابزارهای مدیریت و بازاریابی برای ایجاد و حفظ یک رویکرد یکپارچه. |
ابزارهای محبوب برای مدیریت شبکه های اجتماعی
همانطور که بالاتر گفتیم مدیریت شبکههای اجتماعی نیاز به مجموعهای از ابزارها دارد. از زمان برنامهریزی پستها تا نظارت بر منشنها و ایمپرشن پستها، ابزارهایی مانند Hootsuite، Buffer و Sprout Social برای بسیاری از حرفهایها ابزار اصلی مدیریت هستند.
این ابزارها به بهینهسازی فرآیندهای شما کمک میکنند و کمک میکنند که هیچ توئیت، کامنت یا بازخورد مخاطب شما بدون پاسخ نماند.
پلتفرمهای ضروری برای بازاریابی شبکه های اجتماعی
وقتی صحبت از بازاریابی میشود، پلتفرمهایی مانند پنل مدیریت تبلیغات فیسبوک، پنل مدیریت تبلیغات گوگل و مدیریت کمپین لینکدین ضروری هستند.
آنها گزینه های هدف گیری دقیق، تجزیه و تحلیل دقیق و تعداد زیادی از قالب های تبلیغاتی را برای دستیابی به مشتریان بالقوه خیلی راحت و در بستر همان پلتفرم به شما ارائه می دهند.
یک نکته مهم: یکپارچگی در ابزارهای مدیریتی و بازاریابی
در عصر دیجیتال امروزی، یکپارچگی ابزارها و دادهها یک اصل کلیدی است. فقط داشتن ابزار عالی کافی نیست. آنها باید با یکدیگر ارتباط و هماهنگی داشته باشند.
بسیاری از ابزارهای مدیریتی اکنون با پلتفرمهای بازاریابی ادغام می شوند و از جریان یکپارچه دادهها ایجاد استفاده میکنند. این همکاری امکان تصمیمگیری آگاهانهتر و داشتن یک رویکرد واحد به سمت موفقیت در شبکه های اجتماعی را فراهم میکند.
مدیریت یا بازاریابی شبکه های اجتماعی: کدام برای تجارت شما مناسب است؟
هیچوقت با چشم بسته و بدون آگاهی اقدام به انتخاب یک مسیر یا استراتژی برای کسب و کارتان نکنید. همه چیز را بررسی کنید تا از گرفتن نتیجه مطلوب مطمئن شوید. امروز وقت از دست دادن زمان و پول نیست. پس این سه موضوع را با دقت بررسی کنید.
ارزیابی اهداف کسب و کار شما
قبل از ورود به دنیای شبکه های اجتماعی، داشتن درک روشنی از هدف شما برای دستیابی به موفقیت ضروری است.
پاسخ این سوال بدهید: آیا به دنبال افزایش آگاهی از برند، افزایش فروش یا تقویت تعامل با مخاطبان هستید؟
مدیریت شبکه های اجتماعی بر حفظ و ایجاد روابط با مخاطبان شما تمرکز دارد، در حالی که هدف بازاریابی شبکه های اجتماعی ترویج محصولات و خدمات است.
دانستن هدف نهایی به شما کمک میکند تصمیم بگیرید که کدام رویکرد برای کسب و کار شما بهترین است.
تعیین مخاطب هدف برند
این فقط در مورد انتشار محتوا نیست؛ بلکه در مورد انتشار محتوای مناسب است.
درک کسانی که مخاطب شما هستند، میتواند تفاوتی باشد بین یک پست که فلاپ(شکست میخورد) میشود و یک پستی که وایرال میشود.
اگر مخاطب هدف شما نسل z است، میم و ویدئوهای کوتاه ممکن است مسیر درستی باشند. برای یک مخاطب بزرگتر، مقالاتی شامل اطلاعات یا راهنمای چگونگیها و چراییها ممکن است نتیجه بخشتر باشند.
به یاد داشته باشید، پاسخ این سوال درباره آنچه شما میخواهید بگویید نیست، بلکه درباره چیزی است که آنها ( مخاطبان شما) میخواهند بشنوند.
ایجاد تعادل بین مدیریت و بازاریابی
خواهش میکنیم به این موضوع مهم فکر کنید:
اگر مدیریت شبکه های اجتماعی قلب حضور آنلاین شماست، بازاریابی شبکه های اجتماعی عضله است. شما برای داشتن عملکرد موثر به هر دو نیاز دارید.
در حالی که مدیریت درست شبکه های اجتماعی تضمین میکند که شما به طور مداوم با مخاطبان خود در ارتباط هستید، بازاریابی هم در پیشرفت برند شما نقشی حیاتی دارد.
این موضوع مثل یک رقص تانگوی ظریف روی لبه مدیریت شبکههای اجتماعی و بازاریابی شبکه های اجتماعی است.
اما زمانی که این دو مورد به درستی انجام شود، میتواند نتایج شگفتانگیزی به دنبال داشته باشد.
ترندهای آینده در شبکه های اجتماعی: مدیریت و بازاریابی
در سال پیش روی 1403 یا همین سال 2024 و در ادامه دهه سوم قرن 21، ترندهای مختلفی وارد حوزه شبکه های اجتماعی خواهد شد.
اما به نظر میرسد در مدیریت و بازاریابی شبکههای اجتماعی سه مورد زیر اصلیترین و محمتلترین ترندهای اکوسیستم باشد.
ظهور هوش مصنوعی و اتومیشن در شبکه های اجتماعی
دیگر روزهایی که از شبکههای اجتماعی تنها برای انتشار عکسهای غذای خودتان استفاده میکردید به سر آمده است. با ظهور هوش مصنوعی و اتومیشن ، کسبوکارها میتوانند پستها را زمانبندی کنند، درباره بهترین زمانهای انتشار، اطلاعات لازم را به دست آورند و حتی بتوانند توسط چتباتها به سوالات مشتریان خودشان پاسخ دهند.
اما به یاد داشته باشید علیرغم اینکه اتومیشن میتواند بازیگر مهمی در این تغییر بازی باشد، هنوز هیچ چیز جلوی تعامل انسانی واقعی را نمیگیرد.
اهمیت تعامل و ارتباط معنادار با مخاطب
در دنیای فیلترها و فتوشاپ، اصالت مثل یک هوای تازه برای نفسکشیدن است. اصالت برای برند همه چیز است.
برندهایی که با مخاطبانشان به صورت واقعی ارتباط برقرار میکنند، به حل مشکلاتشان پرداخته و به جشن دستاوردهایشان میپردازند، باعث تقویت و بیداری احساس وفاداری در مخاطب میشوند. این فقط درباره تعداد لایکها یا اشتراکگذاریها نیست؛ بلکه درباره ایجاد ارتباطات واقعی و معنیدار است.
انطباق با تغییر الگوریتمها و رفتار کاربران
درست زمانی که فکر میکنید همه چیز را حل کردهاید، قوانین پلتفرمها تغییر میکنند. (اینستاگرام استاد این کار است)
واقعا پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به تغییر الگوریتمهای خودشان شهرت دارند و این ممکن است برای استراتژی بازاریابی شما یک بمب مخرب باشد.
بهروز بودن و انعطافپذیری کلید اصلی رد شدن موفق از این ماجرا است.
مثال های از موفقیت در مدیریت و بازاریابی شبکه اجتماعی
برندهایی که در مدیریت شبکههای اجتماعی بهترین کار را انجام دادهاند
تا به حال در مورد شرکت کوچکی به نام Wendy شنیدهاید؟
پاسخهای شوخ، طنز و اغلب خندهدار آنها در توییتر، آنها را به یک محبوب پرطرفدار در شبکه های اجتماعی تبدیل کرده است.
این پاسخها فقط در مورد فروش همبرگر نیست. بلکه در مورد ایجاد یک شخصیت جذاب برای برند است که با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
کمپینهای بازاریابی که وایرال شدند
چالش سطل یخ را به خاطر دارید؟ همه دنیا از آمریکا تا ایران، از استرالیا تا روسیه را در نوردید.
این چالش موفق نه تنها باعث افزایش آگاهی همه مردم در مورد ALS شد، بلکه قدرت بازاریابی وایرال را هم نشان داد.
زمانی که یک کمپین به درستی و طبق شناخت انجام شود، میتواند اینگونه یک برند را هم در کانون توجه همگانی قرار دهد.
7 سوال خیلی مهم درباره این مقاله و شبکه های اجتماعی!
خیالتان راحت! مقاله ما به پایان رسیده است.
اما برای اینکه بتوانید همیشه به این مقاله رجوع کنید و مهمترین گفتهها و نوشتههای ما را بخوانید و به خاطر بسپارید؛ هفت سوال و هفت پاسخ خیلی مهم را برایتان خلاصه کردهایم. بخوانید و لذت ببرید.
برایتان در این مسیر آرزوی موفقیت داریم.
مفهوم مدیریت شبکه های اجتماعی در مقابل بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟
مدیریت شبکه های اجتماعی بر اجرای روزانه یک پلتفرم تمرکز دارد، در حالی که بازاریابی شبکه های اجتماعی بر استراتژیها و کمپینهای تبلیغاتی تاکید دارد.
چرا تمایز بین مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی شبکه های اجتماعی مهم است؟
درک تفاوت، اختصاص دادن موثر منابع را تضمین میکند و کمک میکند تأثیر آنلاین خودتان را به حداکثر برسانید.
آیا یک کسب و کار میتواند تنها با یکی از این دو موفق شود و یکی دیگر موفق نباشد؟
در حالی که هر دوی این موارد ( یعنی مدیریت و بازاریابی شبکه های اجتماعی) مزایای خود را دارند؛ اما ترکیبی هماهنگ از مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی اغلب بهترین نتایج را به همراه دارد. فرقی نمیکند شما کدام برند باشید.
چگونه هزینهها بین مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی شبکه های اجتماعی مقایسه میشود؟
به طور معمول، ممکن است مدیریت شبکه های اجتماعی هزینههای ثابت و مشخصتری داشته باشد، در حالی که هزینههای بازاریابی میتواند بر اساس مقیاس و مدت کمپین شما متفاوت باشد.
کدام یک برای ما وقتگیرتر است: مدیریت یا بازاریابی؟
در متن هم گفتیم، مدیریت نیازمند توجه دورهای و بلند مدت است، در حالی که بازاریابی ممکن است نیاز به دورههای فشرده و سرعتی در طول کمپینها داشته باشد.
آیا ابزارهایی وجود دارند که هم در مدیریت و هم در بازاریابی کمک کنند؟
بله، ابزارهای متعددی مانند Hootsuite و Buffer به هر دو جنبه مهمی که گفتیم پاسخ میدهند، انجام کارها را ساده میکنند و کارایی شما را افزایش میدهند.
سخن پایانی
در حوزه برندسازی دیجیتال، درک پیچیدگیهای مدیریت شبکههای اجتماعی در مقابل بازاریابی در شبکههای اجتماعی بسیار حیاتی است. در حالی که هر دو نقشهای مهم و حیاتی در شکلدهی به داستان آنلاین یک برند ایفا میکنند، شناخت ویژگیهای منحصر به فرد آنها میتواند تفاوت بین استراتژیهای دیجیتال خوب و عالی باشد.
حالا و پس از خواندن این مقاله آماده هستید تا صدای برند خود را تقویت کنید؟
به نظر من که برگردید و راهنمای جامع ما را عمیقتر مطالعه کنید و از قدرت هر دو مفهوم مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی شبکه های اجتماعی برای موفقیت خودتان استفاده کنید.
5 پاسخ
تحلیل داده و دیتا در کدوم بخشش موثرتره ؟ در مدیریت یا در بازاریابی شبکه های اجتماعی؟
مرسی ممنون از مقاله . موضوع جالب و جدیدی بود
در مورد در مورد ابزارها و تکنیکهای مدیریت شبکههای اجتماعی مقاله ندارید؟ یا اینکه رفرنس معرفی کنید؟
سلام مرسی از مقاله خوبتون
میشه مثلا یکی دومورد کال تو اکشن خوب و درست توی سایت های فارسی مثلا معرفی کنید
جدای چپچین بودن یا نبودن
آیا تفاوت فرهنگی و زبانی در طراحی CTAها تاثیر زیادی دارد؟
سلام
مطلب خوبی بود، اما به نظرم توضیح بیشتری در مورد چگونگی طراحی یک CTA موثر، از جمله عواملی مثل رنگ، موقعیت قرارگیری و زبان استفاده شده، میتوانست به خوانندگان کمک کند تا نه تنها اهمیت آن را درک کنند بلکه بتوانند به طور عملی نیز از آن استفاده کنند.