شاید خیلیها مدعی نویسندگی محتوا باشند. اما فقط درصد کمی از آنها نویسندگان حرفهای و عالی هستند.
نویسندگانی که محتوای اثربخش، موثر و بازاریابانه مینویسند.
اما تبدیل شدن به یک محتوا نویس حرفهای و عالی کار آسانی نیست.
گاهی ممکن است دلسرد یا تسلیم شوید. بعضی روزها کلمات بهراحتی در ذهن شما جاری میشوند و روزهای دیگر چیزی به ذهنتان نمیرسد و همین باعث می شود تا تمام فرایند و روند کار را زیر سوال ببرید و بی خیال همه چیز شوید.
در این نوشته ۱۴ مورد از مهمترین مهارتهایی که یک نویسنده محتوای معمولی برای تبدیل شدن به یک نویسنده محتوای حرفهای نیاز دارد را همراه با شما مرور خواهیم کرد.
اینبار در مسیر تبدیلشدن از یک نویسنده معمولی به یک محتوانویس حرفهای در دنیای بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ، با ما در 14 قدم، به اندازه 30 دقیقه از روزتان همراه باشید.
۱. بهترین نویسندگان، محتوای عملی ارائه میدهند
ست گادین (Seth Godin) نویسنده معروف حوزه محتوا، مدیریت و بازاریابی یک نقل قول خیلی مهم دارد. جملهای که شاید بتوان سرمشق همیشگی نوشتن یک محتوای خوب قرار داد.:
«چرا یک جمله را بیهوده هدر دهیم؟»
بسیاری از به اصطلاح، نویسندگان محتوا، به جای کیفیت مقالهشان، با هر کلمه پول درمیآورند. بههمین دلیل است که محتوای «پر از حرف» بد است و ذهن را بیحس میکند. حتی نویسندگان بااستعداد هم گاهیاوقات اشتباه میکنند و در این تله گرفتار میشوند.
محتوای عملی محتوایی است که انجام آن آسان باشد. محتوایی که خوانندگان آن را آموزشی، مرتبط، سرگرمکننده و منحصربهفرد میدانند.
یکی از بهترین نمونهها، پستهای «How to» است. اگر یک بلاگ دارید، داشتن محتوای کاربردی باعث میشود تا مخاطبان شما مشترک لیست ایمیل شما شوند. محتوای عملی خوانندگان را ترغیب میکند تا صفحه شما را بوکمارک كنند و به آن برگردند. برای این کار بهتر است از ابتدا یک استراتژای محتوا مناسب برای سایت خود تدوین کنید.
اگر سایت فروشگاهی دارید، محتوای کاربردی خواننده را متقاعد میکند تا محصول شما را بخرد.
٢. محتوا نویس متخصص، داستانسرایان بزرگی هستند
چه کسی یک داستان خوب را دوست ندارد؟ داستانسرایی به برندها در سراسر جهان کمک کرده تا با مشتریان خود ارتباط برقرار كنند و وفاداری به برند را افزایش دهند؛ اما هرگز داستان خوب را با قصه اشتباه نگیرید. بهترین داستانها واقعی هستند.
بهعنوان نویسندگان محتوا، یکی از بهترین فضاها برای نشان دادن توانایی داستانسرایی، صفحه «درباره ما» است. پیشنهاد می کنیم مقاله داستان سرایی در بازاریابی محتوا که به طور مفصل به این موضع پرداخته است را مطالعه کنید.
٣ اصل اساسی داستانسرایی برای سایتهای فروشگاهی
- مخاطب خود را تعریف کنید
یک آواتار مشتری یا پروفایل دقیق از مشتری ایدهآل خود ایجاد کنید. چهچیزی برای آنها اهمیت دارد؟ ارزشهای آنها چیست؟
- نیت خود را مشخص کنید
هدف شما از گفتن داستان چیست؟
- دلیل خود را به مردم بگویید
وقتی «چرایی» خود را توضیح میدهید، ارزشها و باورهای خود را به اشتراک میگذارید.
۳. از کلمات، جملات و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید
در زمانی که دامنه توجه مردم محدود است، طبیعی است که خوانندگان ابتدا محتوای شما را خیلی سریع نگاه و مرور كنند تا تشخیص دهند که آیا خواندن کل مقاله ارزش وقت گذاشتن دارد یا خیر.
این چالشی است که همه تولیدکنندگان محتوا با آن روبهرو هستند.
استفاده از پاراگرافهای کوتاه به همراه عناوین مناسب و جذاب، مطالعه را برای خوانندگان آسانتر میکند. همین امر در مورد جملات نیز صدق میکند. ۲ جمله کوتاه، اغلب اوقات بهتر از یک جمله طولانی است.
همیشه این معیار را داشته باشید: اگر جمله طولانیتر از آن است که نمیتوانید بهراحتی آن را بازگو کنید، پس احتمالا خیلی طولانی است. از کلمات، جملات و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید. بدون اتلاف کلمه، به اصل مطلب بپردازید.
۴. تحقیق کلمه کلیدی انجام دهید
تحقیق کلمه کلیدی ، سوخت هر کمپین بازاریابی محتواست. تنها وقتی کلمات کلیدی مناسب را انتخاب کنید، میتوانید به مخاطبان مناسب دسترسی پیدا کنید.
پیشنهاد ما به شما استفاده از ابزار کلمه کلیدی SEMrush است. این ابزار به شما اجازه میدهد تا کلمات کلیدی طولانی را ردیابی کنید که حدود ۷۰٪ از کل ترافیک جستجو هستند. با این حال، همه ترافیک و کلمات کلیدی یکسان نیستند. فرض کنید که سایت فروشگاهی دارید که تلویزیون میفروشد.
در این مثال، وقتی یک بازدیدکننده مدل خاصی از تلویزیون یا بررسی محصول آن را جستجو میکند؛ به احتمال زیاد، خریدار فعالی است که در حال حاضر قصد خرید دارد. کلمات جستجوی این فرد، کلمات کلیدی با سطح و ارزش بالا هستند.
با این وجود، فقط نباید روی چنین کلماتی تمرکز کنید. کلمات کلیدی ثانویهای وجود دارند که علاقه عمومیتری را هدف قرار میدهند. در این موارد، احتمال زیادی وجود دارد که خریدار بالقوه هنوز در مرحله تصمیم باشد و برند یا محصول مورد نظر خود را انتخاب نکرده باشد. چنین کلماتی هنوز هم با ارزش هستند؛ اما به اندازه کلمات کلیدی سطح یک، ارزشمند نیستند.
در نهایت، انواع بیشتری از کلمات کلیدی وجود دارد. این کلمات کلیدی معمولا بیشترین ترافیک را برای شما به ارمغان میآورند؛ اما ترافیک کمتر نیز مورد هدف قرار میگیرد.
برای فهم بهتر به مثال سایت فروشگاهی بازمیگردیم:
- ترافیک داغ: قصد خرید دارد = قیمت خرید تلویزیون مارک ایکس
- ترافیک گرم: برای خرید تصمیم میگیرد = بررسی تلویزیون مارک ایکس
- ترافیک سرد: قصد خرید ندارد = «تلویزیون چگونه کار میکند؟» یا حتی «تلویزیون» ساده
اگر یک قیف بازاریابی داشته باشید، با ترافیکهای (داغ، گرم و سرد) متفاوت برخورد خواهید کرد.
بهعنوان مثال، ترافیک داغ را میتوان به صفحه توضیحات محصول که ویژگیها و مزایای آن به همراه دکمه خرید را دارد، هدایت کرد. در حالی که ترافیک سردتر ممکن است فرصتی برای پیوستن به خبرنامه ایمیلی، Lead Magnet (کتاب الکترونیکی یا مشاوره رایگان) یا پیدیاف گزارش باشد.
این ترافیک سردتر میتواند در ماههای آینده با اطلاعات و پیشنهادات رایگان، گرم شود.
در زیر نمونهای از ترافیک داغ را مشاهده میکنید که یک جستجو برای تلویزیون الجی است.
واضح است که هرکسی «LG oled55b9pla best price» را سرچ میکند، احتمالا یک خریدار است؛ بنابراین، یک عبارت جستجوی با ارزش حساب میشود که تولیدکننده محتوا میتواند آن را هدف قرار دهد.
عبارت جستجویی مانند «بهترین قیمت+محصول+شماره مدل» یک کلمه کلیدی Transactional یا کلمه تراکنشی است. کلمات تراکنشی، کلمات یا عبارات کلیدی هستند که مشتریان بالقوه جهت یافتن خدمات یا محصولی که بهدنبال خریدش هستند، مورد استفاده قرار میدهند.
در مورد سایت فروشگاهی، شما باید محتوایی (پستهای بلاگ یا توضیحات به صورت مقاله) تولید کنید که این کلمات کلیدی را هدف قرار میدهد.
۵. نویسندگان بزرگ محتوا، یک قیف بازاریابی ایجاد میکنند
آوردن بازدیدکنندگان به سایت، یک گام بسیار مهم است. با این حال، این کار تنها یک قطعه از پازل محسوب میشود.
بسیاری از نویسندگان پس از اینکه بازدیدکننده به سایت آنها وارد شد، دیگر هیچ برنامهای ندارند. قطعا آنها «امید دارند» که بازدیدکننده اقدامی انجام دهد؛ اما «امید» اصلا برنامه بازاریابی خوبی محسوب نمیشود.
وقتی صحبت از تولید لید خالص به میان میآید؛ نرمافزارهای لندینگ پیج از شرکتهایی مانند Clickfunnels و Instapage، عملکرد خوبی برای ترغیب بازدیدکنندگان به انجام اقدام دارند؛ اما اگر نتوانید از این نرمافزارها استفاده کنید چه؟
شما نمیتوانید سرنوشت کسبوکار خود را به دست شانس و اقبال بدهید. شما به برنامهای قوی نیاز دارید که این بازدیدکنندگان را به درآمد و سود تبدیل کنید. در وهله اول، باید درک کنید که چرا مردم از سایت شما بازدید میکنند.
چنانچه محتوای شما اطلاعاتی که بازدیدکننده میخواهد را ارائه میکند، در مسیر ساخت رابطه و اعتماد با آن بازدیدکننده هستند. در برخی موارد، گام بعدی این است که بازدیدکننده در فرم ایمیل ثبتنام کند؛ در حالی که در دیگر مواقع، بردن او به صفحه فروش، مناسبتر خواهد بود.
نکته اصلی این است که باید برنامه داشته باشید. اگر کار خود را بهدرستی انجام داده باشید، اطلاعات بسیار آسان و قابل فهمی را به مخاطب ارائه میدهید که او را برای مرحله بعدی آماده میکند. داشتن یک تقویم محتوا کامل و برنامه ریزی شده می تواند این مسیر را برای شما راحت تر کند.
۶. نویسندگان محتوای حرفه ای، موضوع را عوض نمیکنند
بسیاری از نویسندگان، گاهی اوقات از موضوع بحث خارج میشوند.
یادتان باشد! فقط به این دلیل که مسئلهای با موضوعی که مینویسید مرتبط است؛ به این معنی نیست که باید حتما آن را در مقاله خود بگنجانید. بهترین راه برای ماندن در موضوع این است که قبل از شروع، طرحی کلی برای خود بچینید. نکته اصلی که میخواهید به آن اشاره کنید چیست؟ برای پشتیبانی از این نکته چه چیزی باید بگویید؟
اگر موردی پیام شما را واضحتر نمیکند، آن را کنار بگذارید. محتوای خود را همیشه روان، مختصر و مرتبط با اصل مطلب نگه دارید. هر کلمه یا جمله اضافی را از محتوای خود حذف کنید. زیادهگویی نه تنها به تجربه کاربر لطمه میزند؛ بلکه به رتبه سئوی شما نیز آسیب میرساند. گوگل میتواند با استفاده از نقاط داده خاص به همراه تیترهای مطلب و معیارهای تعامل کاربر، به صورت الگوریتمی تشخیص دهد که محتوای شما چهقدر مرتبط و مفید است.
بد نیست نگاهی به آپدیتهای جدید گوگل به خصوص در حوزه User Intent بیاندازید.
۷. نویسندگان بزرگ اعتبار هدیه میدهند
برای اینکه بهعنوان یک نویسنده با اعتبار و متخصص شناخته شوید؛ و گوگل شما را در شاخصه EEAT یعنی:
- experience – تجربه
- expertise – تخصص
- authoritativeness – اعتبار
- trustworthiness – اعتماد
به حساب بیاورد؛ چند قانون اساسی وجود دارد که باید همیشه آنها را رعایت کنید:
- وقتی اطلاعاتی ارائه میدهید که شامل اعداد و دادههای آماری است، همیشه به لینک اصلی ارجاع دهید.
- اگر ادعایی دارید (بهعنوان مثال گزارشی را نقل میکنید)، دوباره به منبع گزارش لینک دهید.
بسیار از نویسندگان افکار و ایدهها را بهگونهای نقل میکنند که گویی متعلق به خودشان است. اعتبار ندادن به رفرنس معتبر اصلی در هنگام نوشتن، نه تنها نزد خواننده، بلکه به اعتبار شما پیش گوگل نیز ضربه خواهد زد.
- مبالغه نکنید
امروزه به اندازه کافی در اینترنت مبالغه و گزافهگویی وجود دارد. این اتفاق ممکن است گریبان شما را نیز بگیرد؛ اما در طولانیمدت قطعا با شکست مواجه میشود.
- از نظرات کاربران استفاده کنید
بازخورد مشتریان خوشحال و راضی، یکی از بهترین روشهایی است که برای فروش بیشتر میتوانید مورد استفاده قرار دهید. همیشه روی حرف مشتریان خودتان حساب کنید.
- صادق باشید
بله؛ صادق بودن امری ضروری و مهم است؛ اما بسیاری از نویسندگان موفقیت خود را بزرگتر از حد معمول جلوه میدهند و حتی گاهی اوقات، بهوضوح دروغ میگویند. شک نکنید دماغ نویسندهها مثل پینوکیو خیلی زود رسوایشان میکند.
- فقط حرف نزنید؛ نشان دهید
آیا یک ویدئو یا تصویر گرافیکی بهتر از کلمه پیام شما را منتقل میکند؟ اگر چنین است؛ پس از آن در میان متون استفاده کنید. امروزه بازاریابی محتوا فقط نوشتن یک متن خوب نیست؛ بلکه نشان دادن توصیهها و پیشنهادات شما به جذابترین شکل ممکن است.
هرچه از کانالها و فرمتهای بیشتری استفاده کنید، برای شما بهتر خواهد بود. در نهایت، همانطور که مهارتهای نوشتاری خود را بهبود میبخشید، اعتبار خود را نیز افزایش میدهید.
۸. همانطور که صحبت میکنید، بنویسید
اگر میخواهید در بین مخاطبان خود اعتماد و اعتبار بسازید، باید با لحن خودمانی بنویسید. بهعبارت سادهتر «همانطور که صحبت میکنید، بنویسید.»
متن خودمانی نوشتهای است که بیشتر مانند مکالمه بین ۲ نفر بهنظر میرسد؛ تا یک متن مکتوب ادبی.
مکالمه خودمانی اغلب قوانین دستور زبان را زیر پا میگذارد؛ اما با وجود آن، چنین نوع نوشتاری در تمام دنیا در حال محبوب شدن است.
۹. از آهنگ و لحن مناسب استفاده کنید
وقتی در دنیای واقعی با افراد صحبت میکنیم، از لحن صدا، حالات چهره و زبان بدن برای برقراری ارتباط استفاده میکنیم. با این حال، وقتی کلماتی را روی صفحه یا کاغذ به تحریر در میآورید، خواننده اگر از آهنگ یا تنالیته شما آگاه نباشد؛ بهراحتی دچار سوءتفاهم خواهد شد.
شاید بتوانید از ایموجی استفاده کنید، اما بهعنوان یک نویسنده محتوای حرفهای بهتر است از آن اجتناب کنید؛ بنابراین، چگونه لحن مناسبی برای خود و برندتان میسازید؟
در ادامه چند پیشنهاد خوب برای شما داریم:
- اطمینان حاصل کنید که مخاطبان خودتان و نحوه ارتباط آنها با کسبوکارتان را خوب میشناسید.
فرمهای نظرسنجی و پرسشنامه از مخاطبان راه خوبی برای این کار است. وقتی مینویسید، به نگرانیهای آنها بپردازید. به زبان آنها صحبت کنید و سعی کنید یکی از مشکلات آنها را پاسخ دهید.
همیشه موقع نوشتن این سوال را از خود بپرسید: «اگر من جای خواننده بودم، چهچیزی را میخواستم بدانم؟»
وظیفه ما بهعنوان یک نویسنده محتوا این است که به خواننده خودمان کمک کنیم، فرقی نمیکند مشتری بالقوه باشد یا کسی که تازه در حال تحقیق کردن در مورد یک محصول است.
- به نظرات دیگران احترام بگذارید
قرار نیست همه با آنچه شما مینویسید؛ موافق باشند. این داستان مخصوصا زمانی اتفاق میافتد که شما درگیر نوشتن مثلا یک محتوای سیاسی هستید. قطعا برخی افراد از نوشته شما متنفر خواهند شد؛ اما لحنی که انتخاب میکنید بهتر است که همیشه محترمانه باشد.
سعی کنید در نویسندگی همیشه یک باراک اوبامای تر و تمیز باشید تا یک دونالد ترامپ!
- تشویق کنید و الهامبخش باشید
تلاش کنید لحن محتوای شما بهگونهای باشد که افراد را تشویق کند و برای آنها الهامبخش باشد. بهعنوان مثال، اگر در حوزه سفر و گردشگری فعال هستید، راههای زیادی وجود دارد تا محتوایی بنویسید که خوانندگان شما بهترین سفر عمرشان را حتی میان کلمات شما تجربه كنند.
۱۰. سوال بپرسید؛ هم از مخاطب و هم از خودتان!
پیشنهاد میکنیم برای شروع مقاله از سوال استفاده کنید. سوال پرسیدن تعامل بین نویسنده و خواننده را افزایش میدهد؛ کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد و خواننده را تشویق می کند تا به فکر فرو رود.
برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده محتوای عالی، باید با خواننده خود گفتگو کنید. اگر محتوای شما فقط یک بیانیه و انتقال جریان اطلاعات یک طرفه باشد، خوانندگان با محتوای شما درگیر نخواهند شد و تازه از برند شما و هرآنچه در مورد آن مینویسید زده خواهند شد.
استفاده از سوال در مقاله، خواننده را همان ابتدای راه جذب میکند. سوال پرسیدن، محتوای شما را خودمانیتر میکند.
با این حال، برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده محتوای موفق، فقط نباید از خواننده خود سوال بپرسید. سوالاتی نیز وجود دارد که باید قبل از نوشتن مقاله از خودتان بپرسید. در مقاله تولید کننده محتوا کیست؟ می توانید اطلاعات بیشتری نسبت به این شغل و حرفه بدست بیاورید.
۱۱. با حالت Active Voice بنویسید
فعل معلوم یا Active Voice (که در زبان انگلیسی کاربرد زیادی دارد) به این معنی است که یک جمله دارای فاعل است که براساس فعلِ آن عمل میکند. فعل مجهول یا Passive voice به این معنی است که یک فعل، گیرندهٔ عملِ یک فعل است. ممکن است فهمیده باشید که فعل مجهول قطعا یک فعل ضعیف و نادرست است؛ اما داستان به همین سادگی نیست. بگذارید با چند مثال جلو برویم.
یک مثال فعل معلوم:
دارم قهوه مینوشم.
یک مثال فعل مجهول:
قهوه توسط من نوشیده میشود.
وقتی با استفاده از «فعل معلوم» مینویسید، درک مطلب خیلی آسانتر خواهد بود. استفاده از فعل معلوم محتوای شما را مختصرتر و سادهتر نگه میدارد و برای خواننده جذابتر. فعل معلوم لحن قوی و واضحتری را منتقل میکند؛ در حالی که فعل مجهول ضعیفتر و ظریفتر است و البته کاربرد کمتری در زبان فارسی دارد.
۱۲. از مولتی مدیا و رسانه های مختلف استفاده کنید
مقالههایی که از پاراگرافهای متنی طولانی و بدون هیچ محتوای چندرسانهای تشکیل شدهاند، کسلکننده هستند. حتما به مقالات خود تصویر، ویدئو، گراف و نمودار اضافه کنید.محتوای دارای تصویر، احتمال اشتراکگذاری و تعامل بیشتری دارد. با این حال، برای تهیه تصاویری که واقعا مکمل مقاله شما هستند، درست و حسابی وقت بگذارید.
عکسهای آرشیوی خوب هستند؛ اما مطمئن شوید که با موضوع شما مرتبطاند و در صورت لزوم، به جای استفاده از تصاویر رایگان، آنها را خریداری کنید؛ یا اگر زمان و هزینه آن را دارید برای خودتان تصاویر اختصاصی خلق کنید.
۱۳. همیشه مطلب و نوشته خود را چندبار بازبینی کنید
نویسندگان محتوای حرفهای و عالی همیشه املا و دستور زبان خود را چندین مرتبه چک میکنند. شما هم بهتر است این کار را ۲ یا ۳ بار انجام دهید.
خواندن مطلب با صدای بلند، یکی از بهترین راهها برای تشخیص خطاها است یا از یک دوست بخواهید تا متن شما را با یک نگاه متفاوت بازبینی کند. آنها نه تنها خطای شما را میبینند؛ بلکه ممکن است به جایی برای بهبود نوشته نیز اشاره كنند.
۱۴. مطمئن شوید که مقدمه شما توجه خوانندگان را جلب میکند
راستش را بخواهید بهطور عمدی این بخش در انتهای مقاله آوردیم. حالا در مورد دلیل آن صحبت خواهیم کرد.
بهترین نویسندگان محتوا، متخصصان ماهری در مقدمهنویسی هستند؛ که خوانندگان خود را متقاعد میکنند تا کل مقاله را بخوانند.
آنچه که در مورد کوتاه بودن دامنه توجه خوانندگان در ابتدای مقاله گفتیم را بهخاطر دارید؟ صادقانه بگوییم، اگر برای تحقیق و تولید یک مقاله با کیفیت و عالی آماده نیستید، بهتر است که محتوا را کنار بگذارید.
در دنیای فروش، مدلی با نام AIDA وجود دارد. این عبارت کوتاه شده کلمات Attention (آگاهی و توجه)، Interest (علاقه)، Desire (میل) و Action (عمل) است.
همین مدل را میتوانید به راحتی برای مقالهنویسی نیز اعمال کنید. اگر شما با یک مقدمه قوی توجه خواننده را جلب نکنید، هرگز علاقهای برای خواندن ادامه مقاله در او ایجاد نخواهید کرد. این یعنی هیچ تمایلی در خواننده ایجاد نمیکنید تا او در انتهای متن یا هرکجا که شما صلاح میدانید؛ اقدامی انجام دهد.
سخن پایانی
14 قدم و نکته مهم در مسیر نویسنده حرفهای شدن را با هم برداشتیم. از این نیم ساعتی که وقت گذاشتید و خواننده این نوشته بودید؛ ممنون هستیم .
امیدواریم فهمیده باشید که تبدیلشدن به یک نویسنده محتوای عالی و ماندن در این مسیر، یک راه بیشتر ندارد: یک محتوا نویس متخصص باید همیشه در حال یادگیری باشد.
نوشتن محتوا گاهی اوقات ممکن است مشکلساز باشد. گاهی اوقات کلمات خیلی آسان به ذهن میآیند؛ اما گاهی اوقات ممکن است به تلاشی نافرجام تبدیل شوند. بههمین دلیل است که معاشرت با افراد مثبت و مناسب برای جمعآوری نکات قابل نوشتن و خواندن نوشتههای الهامبخش، در اغلب اوقات خوراکی است که یک نویسنده محتوای مشتاق به آن نیاز دارد.
راستی! همیشه نوشتن را تمرین کنید. واژهها نیاز به تمرین دارند!
منبع:
incomediary
2 پاسخ
سلام. ممنون از متن خوبتون .
به نظرم مورد پنج خیلی مورد مهمی هستش.
اگر کسی میخواد محتوانویس باشه یعنی توی بازاریابی محتوایی کار کنه باید این رو بدونه و توانایی پیاده سازیش در متنش رو داشته باشه
شاید بگن این مواردی که نوشتید خیلی بدیهی و ساده است . اما اتفاقا بسیاری از نویسنده های محتوا اینهارو رعایت نمیکنند اصلا
خیلی ها بیشتر مدعی نویسندگی هستند ولی کم پیدا میشه نویسنده حرفه ای و خوب محتوا