آیا در سازمان یا شرکت خود، تیم کاملی از بازاریابان تحصیلکرده و با تجربه دارید؟ محصول تولیدی و خدماتتان کیفیت خوبی دارند؟ شما هم به این نتیجه رسیده اید که بازار، بی نهایت رقابتی و مانند میدان جنگ است؟
اتفاقا استراتژی از مفاهیم جنگی وارد حوزههای مختلف شده است و قرار است به شما برای پیروزی در نبرد بقای کسبوکارتان کمک کند. در این شرایط استراتژی بازاریابی راهحلی عالی برای پشتسر گذاشتن رقبا و دسترسی به بازارهای جدید خواهد بود. یک برنامه ریزی بلندمدت که با درک نیازهای مشتریها و همینطور ایجاد مزیت رقابتی باعث ممتاز شدن برند میشود. این استراتژی شامل همه چیز خواهد بود، از تعیین مشتریان برند گرفته تا تصمیمگیری در مورد کانالهایی که برای دستیابی به آنها استفاده میکنید. در این مقالهی راتین از Marketing Strategy یا استراتژی بازاریابی برای شما خواهیم گفت.
یک تعریف مختصر از استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy) به برنامهای بلندمدت و کلی برای یک کسبوکار گفته میشود که برای دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان همیشگی تنظیم میشود. یک استراتژی بازاریابی شامل پیام کلیدی برند، ارزش پیشنهادی کسبوکار، دادههای جمعیتشناسی مشتریان هدف و بسیاری از عناصر سطح بالای دیگر کسب و کار است.
یک استراتژی بازاریابی کامل، آمیخته 4P بازاریابی را کاملا پوشش میدهد. پیش از این در مقالهای دیگر به بررسی آمیختههای بازاریابی پرداختهایم که میتوانید برای اطلاعات بیشتر آن را نیز مطالعه کنید.
چرا یک کسبوکار به یک استراتژی بازاریابی نیاز دارد؟
نتایج درخشان تیم بازاریابی به صورت تصادفی بهدست نمیآیند. طراحی و تدوین یک استراتژی بازاریابی میتواند تضمین کند که مخاطبان و کاربران مناسب برند، محصولات و خدمات خود را با محتوایی مرتبط که برای آنها جذاب خواهد بود، دریافت میکنند. هر چقدر زمان بیشتری را به تدوین استراتژی بازاریابی اختصاص دهید، فرصتهای بیشتری برای فروش محصولات و خدماتتان ایجاد خواهید کرد.
یک استراتژی بازاریابی، کمپینهای تبلیغاتی و روابط عمومی را که باید توسط کسبوکار انجام شده و نحوه اندازهگیری موفقیت این اقدامات را شرح میدهد تعیین خواهد کرد. در این استراتژی میتوانید تصمیمات قیمتگذاری محصولات و خدمات و ورودیهای جدید در بازار، انتخاب پلتفرم برای ارتقای محصول و خدمات، پیامهای متناسب با جامعه هدف و مناطق جغرافیایی و همینطور معیارهایی که نتیجه این کمپینها و فعالیتهای تیم بازاریابی را اندازهگیری میکند را تعیین کنید. بنابراین با تدوین یک استراتژی بازاریابی کامل است که میتوانید نقشه راهی روشن و مشخص برای کسبوکار خود تعیین کنید.
یک استراتژی بازاریابی به کسبوکار کمک میکند تا منابع محدود و کمیاب خود را روی بهترین فرصتهای ممکن در بازار متمرکز کند تا میزان فروش خود را افزایش دهد.
مزایای استراتژی بازاریابی برای کسبوکارها
استراتژی بازاریابی میتواند تاثیری کاملا قابل اندازهگیری روی موفقیتهای یک کسبوکار داشته باشد. در سال 2022، CoSchedule از 3599 بلاگنویس و بازاریاب نظرسنجی کرد تا موفقترین روشهای بازاریابی آنها را کشف کند. آنها در این مطالعه دریافتند بازاریابانی که استراتژی بازاریابی خود را مستند میکردند، حدود 331% بیشتر از دیگران موفق بودند. این نشان میدهد که صرف زمان برای تدوین یک استراتژی بازاریابی میتواند سود بسیار خوبی در آینده برای کسبوکارها به همراه داشته باشد.
اما اصلی ترین خصوصیات یک استراتژی بازاریابی چه چیزهایی هستند؟
- استراتژی بازاریابی یک کسبوکار باید حول محور ارزش پیشنهادی بچرخد.
- استراتژی بازاریابی در واقع برنامه یک کسبوکار برای دستیابی به مشتریان بالقوه و در نتیجه تبدیل آنها به مشتریان همیشگی محصولات و خدمات است.
- هدف نهایی از تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی، دستیابی و همچنین ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار در مقابل شرکتهای رقیب خواهد بود.
فلیپ کاتلر پدر علم بازاریابی نوین معتقد است:
«استراتژی بازاریابی یعنی ایجاد، ارتباط و ارائه ارزش به بازار هدف با سود بالا»
با بخشهای مختلف یک استراتژی بازاریابی آشنا شوید!
یک استراتژی بازاریابی در اصل با استراتژی کسبوکار شما مرتبط است و پایه و اساس آن، همان چیزی است که یک شرکت برای ارتباط با مخاطبان هدف و در نتیجه رسیدن به اهداف خود به آنها نیاز دارد. در ادامه به بررسی مواردی میپردازیم که در زمان تدوین و توسعه استراتژی بازاریابی باید لحاظ کنید.
اهداف: قبل از تدوین استراتژی مطمئن شوید که از اهداف کسبوکار خود آگاه هستید، سپس میتوانید اهداف بازاریابی بلندمدت و کوتاهمدت را مدل کنید.
رقبا: در زمان طراحی و تدوین یک استراتژی باید مشخص کنید که رقبای شما چه کسانی هستند. تجزیه و تحلیل رقبا به شما کمک میکند تا آنها را به خوبی آنالیز کرده و ببینید چه محصولات و خدماتی با چه ویژگیهایی به مشتریانشان ارائه میدهند، نقاط قوت و ضعف آنها کجاست و چه موقعیتی در بازار دارند.
مخاطبان هدف: قبل از تولید محصول، طراحی یک استراتژی، برنامه بازاریابی و همینطور جذب سرمایه، باید درکی عمیق از مخاطبان هدف خود داشته باشید. باید بدانید آنها قبل از تصمیمگیری برای خرید چه انگیزهها، نیازها و خواستههایی دارند. باید کشف کنید که با تدوین یک استراتژی بازاریابی میخواهید به چه کسانی دسترسی داشته باشید.
ارزش پیشنهادی: ارزش منحصربهفرد همان چیزی است که شما را از رقبا متمایز خواهد کرد. بخشی از استراتژی بازاریابی کسبوکار باید به یافتن آنچه که شما را از رقبا متمایز میکند، اختصاص یابد. لازم است ارزش پیشنهادی خود را با مشتریان به اشتراک بگذارید تا آنها بدانند چرا باید از محصولات و خدمات شما در مقابل رقبا استفاده کنند.
پیامرسانی: بخش مهمی از استراتژی بازاریابی این است که بدانید چطور باید پیام کسبوکارتان را با کارمندان، ذینفعان و مشتریان شرکت به اشتراک بگذارید. لحنی که در پیامها استفاده میکنید و همینطور اصطلاحاتی که استفاده میکنید. بهتر است به احساساتی که میخواهید منتقل کنید هم فکر کنید، دوست دارید کسانی که پیام شما را دریافت میکنند، چه حسی داشته باشند؟
چرا تدوین استراتژی بازاریابی اهمیت دارد؟
استراتژی بازاریابی برای حفظ، رشد و توسعه و افزایش درآمد یک کسبوکار اهمیت بسیار زیادی دارد. اما استراتژی بازاریابی چرا اینقدر مهم است؟
- به کسبوکار در مقابل رقبا برتری میدهد.
- به توسعه محصولات و خدمات با بالاترین پتانسیل سود کمک خواهد کرد.
- به کشف بازارهای جدید که منجر به رشد کسبوکار میشوند، کمک خواهد کرد.
- به ایجاد یک برنامه سازمانی با هدف برآوردن نیازها و خواستههای مشتری کمک کند.
- به تعیین قیمت مناسب برای محصول و خدمات کسبوکار بر اساس اطلاعات و دادههای جمعآوری شده توسط تحقیقات بازار کمک خواهد کرد.
- هماهنگی موثر بین بخشهای مختلف تیم را تضمین خواهد کرد.
- کمک میکند تا بودجه تبلیغات خود را از قبل تعیین کنید. از طرفی روشی را ایجاد خواهد کرد که محدوده فعالیت را تعیین کرده و بهواسطه آن میزان درآمد بدست آمده از طرحهای تبلیغاتی را تخمین بزنید.
- به طور شفاف توضیح خواهد داد که چطور یک کسبوکار به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد.
- کمک میکند تا آن چیزی که بر تصمیمات خرید مشتریان تاثیر گذاشته و موقعیت محصول را بهینه کرده و به کسبوکار نسبت به رقبا برتری داده را کشف کنید.
چه پارامترهایی را باید برای استراتژی بازاریابی در نظر گرفت؟
یک استراتژی بازاریابی از پارامترها و المانهای مختلفی برای تعیین میزان ارزش فعلی شرکت و در نتیجه ترسیم مسیر بازاریابی در آینده استفاده میکند. استراتژی بازاریابی در بیشتر موارد شامل نکات زیر خواهد بود.
انتخاب بازار هدف
منظور از بازار هدف، همان بازاری است که کسبوکار میخواهد محصولات و خدمات خود را در آن عرضه کند. البته لازم است بدانید که ورود به تمام بخشهای بازار برای یک شرکت مثمر ثمر نخواهد بود.
بخشهایی از بازار هستند که دریافت سود سریع را برای شما تضمین میکنند، بخشهای خاصی هم هستند که ممکن است پتانسیل بسیار بالایی داشته باشند اما موانع زیادی برای ورود به آنها وجود داشته باشد. یک انتخاب دقیق میتواند به موفقیت برند کمک کند. در این راستا باید برای تعیین بازار، یک تحقیق بازاریابی عمیق در مورد نیازهای خاص خریداران و ویژگیهای خریداران در بازار هدف انجام دهید.
تعیین آمیخته بازاریابی
منظور از تعیین آمیخته بازاریابی در واقع تعیین اقدامات و تاکتیکهایی است که یک کسبوکار برای تبلیغ برند، محصول یا خدمات خود در بازار از آنها استفاده میکند. روشهای مختلف آمیخته بازاریابی میتواند توسط کسبوکارها تعیین شود. شرکتها باید از میان آمیختههای بازاریابی مانند 4P، 7P، 8P، 4C یا 7T یکی را انتخاب کنند. آمیخته بازاریابی بخشی مهم در بازاریابی است و بهواسطه آن باید تصمیمات مختلفی گرفته شود که به شرح زیر هستند.
- تعیین کانالهای توزیع
- طراحی ساختار قیمت محصول و خدمات
- تعیین استراتژی توسعه در بازار هدف
تعیین یک نتیجه نهایی برای بازاریابی
نتیجه نهایی که یک کسبوکار میخواهد به آن دست پیدا کند.
بررسی نقاط ضعف و قوت داخلی و خارجی
تحلیل SWOT کسبوکار برای تعیین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها انجام میشود.
تعیین مخاطب و مشتریان هدف
مشتری ایدهالی که کسبوکارتان به دنبال آن است تا آن را جذب کند. تهیه پرسونای مخاطب میتواند در این زمینه بسیار کمک بزرگی باشد.
تدوین بودجهی بازاریابی
بودجهای که برای بخشهای مختلف بازاریابی اختصاص داده میشود را تعیین میکند.
مشخص کردن آمیخته بازاریابی
تجزیه و تحلیل محصول، مکان ارائه، قیمت، زمان ارائه و تبلیغات در بسترها و به روشهای مختلف، اجزای کلیدی در بازاریابی موفقیتآمیز هر محصول و خدماتی هستند. این موارد باید در استراتژی تعیین شود.
انتخاب تاکتیکهای و مسیرهای بازاریابی
تمامی اقدامات و راههایی که برای دستیابی به اهداف بازاریابی باید انجام شوند جزو این پارامتر قرار میگیرند. هر تکنیک یا دانشی که برای رسیدن به اهداف بازاریابی دارید و از آن استفاده خواهید کرد.
تدوین و طراحی برنامه محتوایی
یک سند زنده و به روز که باید مکان و زمان انتشار محتوا را مشخص کند. تعیین کانالهای توزیع را باید جزیی از این بخش دانست.داشتن یک تقویم محتوا اصلی ترین بخش این پارامتر است.
تهیه یک جدول زمانی
یک برنامه زمانی با شروع و پایان، که شامل تاریخ شروع اجرا، پایان و تحلیل و بررسی استراتژی بازاریابی است تعیین میشود.
داشتن ارزیابی و تحلیل
موفقیت این استراتژی برای شما به چه مفهوم بوده و چطور باید ثبت و سپس تحلیل شود؟ نتایج به دست آمده چگونه مورد بررسی قرار خواهد گرفت؟ و از چه طریق و از طریق چه کسانی، بر تصمیم گیری ها اثر گذار خواهد بود؟
چگونه یک استراتژی بازاریابی تدوین کنیم؟
جدای از اطلاعات و نکاتی که در بخشهای مختلف مقاله به آنها اشاره شد، آیا میدانید موارد کلیدی که باید در زمان کار روی استراتژی بازاریابی آنها را رعایت کنید، کدامند؟ در ادامه به شما کمک میکنیم تا یک استراتژی بازاریابی کامل برای کسبوکار خود طراحی و تدوین کنید. اجزای استراتژی بازاریابی به شرح زیر هستند.
آمیخته بازاریابی را مشخص کنید
آمیخته بازاریابی یا مارکتینگ میکس (Marketing Mix) سند اولیهای که یک کسبوکار باید ایجاد کند تا مشخص شود چه محصولی، با چه قیمتی، در چه بازاری و با چه تبلیغاتی به فروش برسد. شما میتوانید با تعیین آمیخته بازاریابی، اطلاعات لازم را در یک برنامه بازاریابی کامل برای تمام کانالهای تبلیغاتی تعمیم دهید. لازم است اطلاعات را به صورت کلی ارائه کنید تا مسیر کلی استراتژی بازاریابی تعیین شود.
اهداف بازاریابی خود را تعیین کنید
میتوانید اهداف بازاریابی خود را بلافاصله بعد از تعیین آمیخته بازاریابی، تنظیم کنید. باید اهداف بازاریابی کسبوکار را قبل از طراحی و تدوین استراتژی بازاریابی مشخص کنید چون اهداف کسبوکار سایر اجزای برنامه بازاریابی شامل بودجه و فرآیند تولید را مشخص خواهد کرد.
سعی کنید اهداف بازاریابی هوشمندانهای را به تفکیک تاکتیکها و کانالهای تبلیغاتی تعیین کنید. فراموش نکنید که همواره میتوانید با تغییر اولویتها، اهداف خود را اصلاح کنید.
بودجه اختصاص یافته برای بازاریابی را تعیین کنید
بودجه بازاریابی شاید یکی از مهمترین عناصر در طراحی و تدوین استراتژی بازاریابی باشد. بدون اختصاص بودجهای مشخص برای استخدام نیرو در واحد بازاریابی، استفاده از نرمافزارهای ضروری و مناسب، ایجاد محتوای مناسب و تبلیغات در کانالهای مناسب، استراتژی بازاریابی قدرتی برای تغییر برنامههای بازاریابی شما نخواهد داشت. برای رسیدن به بالاترین بازدهی، باید قبل از هر چیز، بودجه را تعیین کنید.
فراموش نکنید که همواره میتوانید با کارهای کوچکتر شروع کنید. بودجه واحد بازاریابی را روی 1 یا 2 برنامه متمرکز کنید و سپس به برنامههای بزرگتر فکر کنید.
تحلیل و آنالیز روی رقبا و نتایج آنها انجام دهید
زمانی که یک استراتژی بازاریابی تدوین میکنید، شناسایی و تحلیل رقبا فرایندی بسیار کلیدی است. در غیر این صورت، بدون داشتن نتایج قابل اندازهگیری، استراتژی خود را تهیه خواهید کرد. از طرفی هرگز متوجه نمیشوید که به اندازه کافی از رقبا متمایز هستید یا خیر. در نتیجه نمیتوانید به صورت موثر نظر و توجه مخاطبان هدف خود را جلب کنید.
ممکن است از قبل بدانید رقبای شما چه شرکتهایی هستند، اما باز هم ضروری است که آنها را تجزیه و تحلیل کنید. ممکن است در همین فرایند، رقیبی غافلگیرکننده را پیدا کنید که برای جلب توجه خریداران هدف شما تلاش میکند.
بخشبندی، هدفگذاری و موقعیتیابی را مشخص کنید
بخشبندی، هدفگذاری و موقعیتیابی (Segmentation, Targeting & Positioning) که به اختصار به آن STP گفته میشود، فرایند ارائه پیامهای مرتبطتر و شخصیسازی شده به مخاطبان هدف است. به عبارتی، به جای تولید و انتشار محتوا و تبلیغات از روی هوس، فرایندی اصولی و روشمند را برای ایجاد و انتشار محتوا در پیش میگیرید که باعث میشود نام برند شما در گوش مخاطبان هدف طنینانداز شود. مراحل بخشبندی، هدفگذاری و موقعیتیابی به شرح زیر هستند:
- شناسایی مخاطبان هدف : این فرایند نه تنها مستلزم ارتباطی موثر و سازنده شامل مصاحبه با مشتریان فعلی است، بلکه باید برای تحقیقات بازار و تعریف پرسونای خریدار نیز اقدام کنید.
- هدف قرار دادن بخشی از مخاطبان: پیشنهاد میکنیم با گروه محدودی از خریداران واجد شرایط صحبت کنید به جای اینکه پیام خود را برای همه مخاطبان ارسال کنید.
- کار روی نام تجاری یا برند: در کسبوکارتان چه کاری را بهتر از رقبا انجام میدهید؟ در زمان تدوین استراتژی بازاریابی، ترسیم این موارد کاملا ضروری است.
برنامه و زمانبندی تولید محتوا را طراحی کنید
زمانی که بودجه بازاریابی، چشمانداز رقابتی و اطلاعات STP را جمعآوری کردید، زمان آن رسیده تا مهمترین گام را برای تدوین استراتژی بازاریابی بردارید، یعنی تدوین استراتژی محتوا و ایجاد محتوای کاربرپسند. شما که نمیخواهید محتوایی بدون هدف و تصادفی تولید کنید، محتوایی که به سوالات مشتری پاسخ نداده و راهحلی جلوی پای او نمیگذارید بزودی فراموش خواهد شد. رقابت در همه روشهای بازاریابی بسیار شدید است، تحقیقات HubSpot نشان داده که نیمی از بازاریابان از ویدئوهایی استفاده میکنند که 47% آن را تصاویر تشکیل داده و 33% آنها مقالات بلاگ را ترجیح میدهند، 30% آنها اینفوگرافیکها را ترجیح داده و 28% مایل به تولید و انتشار پادکست یا سایر محتواهای صوتی هستند. از این میان محتوای تصویری یا ویدیو بالاترین ROI را دارد. شاید نتوانید روی تمام این روشهای تولید محتوا سرمایهگذاری کنید، پس روشهایی را انتخاب کنید که بیشترین بازگشت سرمایه و مشتری بالقوه را برای شما دارند.
معیارها و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) تعیین کنید
یک استراتژی بازاریابی کامل شامل معیارها و شاخصهای کلیدی عملکردی (KPI) است که برای ارزیابی میزان موفقیت و تاثیر استراتژی روی برنامههای بازاریابی حیاتی است. شاخصهای کلیدی عملکردی که انتخاب میکنید بسته به نوع کسبوکار و کانالهای جذب مشتری متفاوت خواهند بود. برخی از مهمترین KPI برای سازمانها به شرح زیر هستند.
- هزینه جذب مشتری (CAC)
- ترافیک ارگانیک
- نرخ تبدیل
- سرنخهای واجد شرایط برای بازاریابی
نیم نگاهی به انواع استراتژی بازاریابی
بهطور کلی میتوان گفت که روشهای مختلف استراتژی بازاریابی وجود دارد که با توجه به نوع کسبوکارتان باید آن را انتخاب کنید. اگر کسبوکار شما B2B است و بیشتر با شرکت ها و سازمان ها در ارتباط هستید، برای شما 10 مدل بازاریابی که برای استراتژی این شرکت ها مناسب است، کوتاه و مختصر شرح دادهایم. اما اگر کسبوکارتان B2C و با مشتریان و افراد داد و ستد دارید، در انتهای مقاله به آنها نیز اشاره کردهایم. کافیست چه دقیقه بیشتر همراه ما باشید.
۱۰ مدل برتر بازاریابی برای استفاده در استراتژی کسبوکارهای B2B
بازاریابی محتوا (Content Marketing)
بازاریابی محتوا به جای فروش، بر آموزش با هدف تاثیرگذاری بر رفتار خریدار، تاکید دارد. این رویکرد بازاریابی استراتژیک از انواع محتوا برای جذب مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به خریدار در جستجوهای آنلاین استفاده میکند. محتوای سفارشی کسبوکار میتواند شامل اینفوگرافیک، محتوای ویدئویی، محتوای صوتی، محتوای متنی، وبینار و کتاب الکترونیک باشد. ویدئو در حال حاضر پرطرفدارترین فرمت بازاریابی محتوای شرکتهای B2B است. تقریبا 70% از بازاریابان از این روش برای آگاهی از برند، معرفی محصول و خدمات استفاده میکنند. جالب است بدانید که 78% از شرکتهای B2B از تبدیل سرنخ به عنوان معیاری برای عملکرد بهتر بازاریابی محتوا استفاده میکنند.
بازاریابی جاذبهای (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing یکی از موثرترین استراتژیهای بازاریابی B2B است چون به زبانی ساده، برای جذب و درگیر کردن و خوشحال کردن مشتریان با تولید محتوایی معنیدار ساخته شده است. نکته جالب اینجاست که 80% از تصمیمگیران در شرکتهای B2B ترجیح میدهند اطلاعات مورد نیاز برند را به جای تبلیغات، از طریق یک مقاله در وبلاگ دریافت کنند. از جمله دلایل اهمیت اینباند بازاریابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- برای کسبوکارها با هر اندازه یا هر نوع محصول و خدماتی، کاربرد دارد.
- میتوان با استفاده از سیستم ارتباط با مشتری (CRM) آن را مدیریت کرد.
بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی (Social Media Marketing)
بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی روی ارائه محتوای اصولی به کاربرانی تمرکز خواهد داشت که در شبکههای اجتماعی مختلف حضور دارند. محتوای مناسب با پلتفرمهای مختلف مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، تلگرام، لینکدین و یوتیوب، باعث ایجاد تعامل بیشتر با مخاطبان و آگاهی از برند میشود که به نوبه خود عامل مهمی در افزایش ترافیک سایت و در نتیجه افزایش رشد کسبوکار خواهد بود.
بازاریابی شبکههای اجتماعی، هزینههای بازاریابی را کاهش خواهد داد و سرنخهایی واجد شرایط و متناسب با مخاطبان هدف و مشتریان کسبوکار ایجاد میکند. 90% از کسبوکارهای B2B از لینکدین بهعنوان بهترین رسانه اجتماعی استفاده میکنند.
بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO)
بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) با هدف قرار دادن کلمات کلیدی و همچنین عبارتهایی که مشتریان بالقوه و احتمالی در جستجوهای آنلاین خود استفاده میکنند، آگاهی و ترافیک قابل توجهی ایجاد میکند. محتوایی که بر اساس یک استراتژی کلمه کلیدی تهیه شده باشد، در نتایج موتورهای جستجو (SERP) نمایش داده شده و این به مفهوم سرازیر شدن تعداد بیشتری از کاربران به سمت سایت شما خواهد بود. سئو راهی بسیار موثر برای رقابتی نگهداشتن نام تجاری با رقبایی با موقعیت مشابه است. 61% از بازاریابان B2B اظهار کردهاند که سئو و ترافیک ارگانیک بیشتر از هر روش بازاریابی دیگری منجر به فروش میشود.
بازاریابی موتورهای جستجو یا پرداخت به ازای هر کلیک (SEM)
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) روشی است که در آن، کسبوکارها برای افزایش ترافیک سایت خود از تبلیغات آنلاین پولی استفاده میکنند. یکی از محبوبترین روشهای SEM، پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) است. این روش برای ایجاد بازدید بالا بسیار مقرونبهصرفه است.
تبلیغات پولی، 200% بازگشت سرمایه دارند و میتوانند تا 80% آگاهی از برند را افزایش دهند.
بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری و هدفگذاری مجدد تبلیغات (ABM)
بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account Based Marketing) از کمپینهای بازاریابی کاملا شخصیسازی شده استفاده میکند. با توجه به تمرکز ویژه و محدود این روش، چندین مزیت برای تیمهای بازاریابی خواهد داشت که شامل فرایند فروش سریعتر، استفاده کارآمد از منابع بازاریابی و مقرونبهصرفه بودن است.
هدفگیری مجدد تبلیغات از فناوری مبتنی بر کوکیهای مرورگرها برای شناسایی کاربرانی استفاده خواهد کرد که از سایت شما بازدید کردهاند اما قبل از تکمیل تراکنش و خرید، سایت را ترک کردهاند. این کوکیها تبلیغات هدفمندی را در وب برای جستجوها و تعاملات بعدی ایجاد میکنند. هدفگذاری مجدد تبلیغات یک ابزار تبدیل بسیار موثر است چون بارها و بارها برند شما را در مقابل دیدگان مخاطبانی قرار میدهد که قبلا به محصول یا خدماتتان علاقه نشان دادهاند. این مدل همان تبلیغات مخاطب محور است که به زودی برای شما از آن سخن خواهیم گفت.
رسانههای رایگان و روابط عمومی (Earned Media & PR)
رسانههای رایگان شامل بازاریابی دهانبهدهان، مقالات، بکلینکها و اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی هستند. روابط عمومی هم تقریبا به همین شکل عمل میکند، اما کمی ظریفتر خواهد بود. جالب است بدانید که رسانههای رایگان، 25% تا 40% از کل ترافیک و تولید سرنخ را تشکیل میدهند.
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
تقریبا 65% از بازاریابان گزارش کردهاند که داشتن یک برنامه بازاریابی ایمیلی در آمیخته بازاریابی به آنها کمک کرده تا به اهداف تجاری خود دست پیدا کنند. در بازاریابی ایمیلی میتوانید سرنخهای جدید کشف کنید، مشتریان بالقوه جدید داشته باشید و ارتباطی موثرتر با مشتریان فعلی برقرار کنید.
رویدادهای صنعتی (Industry Events)
نمایشگاههای تجاری آنلاین و حضوری، همچنان یک ابزار موثر برای بازاریابی در شرکتهای B2B است. رویدادهای صنعتی به کسبوکارها فرصت میدهد تا روابط خود را با مشتریان فعلی، مشتریان بالقوه و شرکای کلیدی تقویت کنند.
بازاریابی مکالمهای (Conversational Marketing)
بازاریابی مکالمهای تنها شامل یک مکالمه و تعامل بلادرنگ از طریق چت آنلاین یا رباتچت است. مشتریان از این طریق میتوانند اطلاعات درست را در زمانی درست دریافت کنند. این تعامل شخصی، تجربه کاربر را بسیار بهبود میبخشد.
۵ مدل برتر بازاریابی برای استفاده در استراتژی کسبوکارهای B2C
اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
در اینفلوئنسر مارکتینگ از شهرت و تاثیر یک اینفلوئنسر بر جامعه مشخصی ار کاربران استفاده میشود. تایید و معرفی یک محصول توسط اینفلوئنسر، بیشترین بازده را برای کسبوکارهای B2C دارد. 61% از بازاریابان B2C گزارش کردهاند که از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میکنند. توجه کنید که اگر یک اینفلوئنسر پیشرو و قابل اعتماد نباشد، 20% از مخاطبان او را آنفالو میکنند و این موضوع ضربه محکمی بر بدنه کسبوکار شما خواهد بود، پس اینفلوئنسرها را با دقت انتخاب کنید.
رسانههای پولی و پرداختنی (Paid Media)
کسبوکارهای B2C تنها به اینفلوئنسر مارکتینگ، بازاریابی ویروسی و دیگر اشکال رسانه متکی نیستند. تقریبا 75% از بازاریابان B2C از رسانههای پولی برای ترویج و توزیع محتوا استفاده میکنند.
محتوای ویدئویی و صوتی (Video & Audio Content)
محتوای ویدئویی و صوتی بهترین انتخاب هستند. ویدئوهای کوتاه باعث 49% آگاهی از برند، 44% تبلیغات محصول و 43% افزایش درآمد میشوند. 33% از بازاریابان B2C از محتوای ویدئویی و صوتی استفاده میکنند که تا سال آینده تقریبا 2 برابر خواهد شد.
تجارت الکترونیک (e-Commerce)
پیشبینی میشود که تا سال 2040 حدود 95% از خریدها از طریق تجارت الکترونیک انجام شود. به نظر میرسد انعطافپذیر بودن و در عین حال پاسخگو بودن برندها در فضای تجارت الکترونیک راهحلی عالی برای بهدست آوردن سهمی از 6.5 تریلیون دلار از فروش در سال 2023 خواهد بود.
بازاریابی مکالمهای (Conversational Marketing)
مانند کسبوکارهای B2B، کسبوکارهای B2C نیز میتوانند از بازاریابی مکالمهای استفاده کنند. نکته جالب اینجاست که 47% از مشتریان فقط با استفاده از چت آنلاین از خرید یک محصول یا خدمت، استقبال میکنند. توضیحات بیشتر در بالا داده شده است. شاید بتوان بازاریابی تلفنی را نیز جزئی از این مدل دانست.
آیا استراتژی بازاریابی همان برنامه بازاریابی است؟
اصطلاحات استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy) و برنامه بازاریابی (Marketing Plan) اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند چون یک برنامه بازاریابی دقیقا بر اساس چارچوب یک استراتژی بازاریابی فراگیر توسعه پیدا میکند. در مواردی حتی ممکن است استراتژی و برنامه بازاریابی در یک سند مشترک گنجانده شوند. خصوصا برای کسبوکارهای کوچکتر که ممکن است در طول سال تنها 1 یا 2 کمپین داشته باشند.
استراتژی بازاریابی در مقابل برنامه بازاریابی
اگر بخواهیم لیستی از تفاوت استراتژی و برنامه بازاریابی تهیه کنیم، موارد زیر میتواند اصلی ترین تفاوت آنها باشد:
- یک برنامه بازاریابی، فعالیتهای بازاریابی را به صورت ماهانه، 3 ماهه یا حتی سالانه مشخص میکند، در حالی که استراتژی بازاریابی ارزش پیشنهادی کلی را مشخص خواهد کرد.
- استراتژی بازاریابی دلیل اصلی کسبوکار برای بازاریابی است. شاید کسبوکار شما برای تداوم رشد خود به کسب درآمد بیشتر نیاز دارد، یا لازم است برای اطمینان از داشتن مشتریان بلندمدت، به آگاهی از برند بیشتری نیاز پیدا کند. در مقابل استراتژی، برنامه بازاریابی روشی است که از طریق آن یک استراتژی اجرا میشود.
- هدف از یک برنامه بازاریابی، توسعه مراحلی خاص برای تحقق اهداف بازاریابی است، در مقابل، هدف از یک استراتژی بازاریابی، همسو کردن اهداف بازاریابی کسبوکار با اهداف کلی سازمان است.
- برنامه بازاریابی باید روی روش پیادهسازی و تعیین تاکتیکها برای دستیابی به اهداف گنجانده شده در استراتژی، تمرکز کند. در مقابل، استراتژی بازاریابی بر اهداف سازمان، اهداف کمپین بازاریابی، روشهای ارتباطی، مخاطبان هدف و تجزیه و تحلیل رقبا متمرکز است.
سخن کوتاه آخر
اگر میخواهید یک برنامه بازاریابی موفق داشته باشید، اولین قدم، طراحی و تدوین استراتژی بازاریابی است. در این مقاله سعی کردیم تعریف کامل از چیستی مفهوم استراتژی بازاریابی داشته باشیم و از دلایل اهمیت، چگونگی تدوین آن و مدلهای مختلف بازاریابی که در استراتژی ها کاربرد دارند صحبت کنیم.
اما حواستان باشد که تفاوت استراتژی بازاریابی با برنامه بازاریابی یک مرز باریک است که باید همواره به خاطر داشته باشید.
حالا از میان روشها و مدلهای گفته شده، شما کدامیک را برای ترویج محصول و خدمات، آگاهی از برندتان و افزایش فروش خود انتخاب میکنید؟ تا امروز به تهیه یک استراتژی علمی و درست بازاریابی فکر کرده اید؟ اگر نظر یا تجربه خاصی دارید که به دیگران هم کمک خواهد کرد برای ما کامنت کنید، ایمیل بزنید یا در شبکه های اجتماعی راتین ارسال کنید.
منابع:
ویدرت،ایندید،اپتیمایزلی،کورسرا، منجمنت اِستادی گاید، هاب اسپات، مارکتینگ اینسایدر گروپ، شاپیفای و آنچه در راتین تجربه کرده ایم.
6 پاسخ
یک سوال خیلی مهم داشتم
استراتژی با تاکیتک بازاریابی فرق داره ؟ میشه تفاوتش رو توضیح بدید؟
با سلام . استراتژی بازاریابی، تصمیمات بزرگ شما برای بازاریابی کسبوکار است. اما شما از تاکتیک ها و پلن بازاریابی برای انجام اقدامات لازم برای رسیدن به نتیجه مورد نظر در استراتژی استفاده میکنید.
سلام . من با مطالعه این مطلب شما در کنار یک مطلب یکتانت و نوین خیلی توی استراتژی از نظر ذهنی توجیه شدم. به نظرم به قول دوستمون اقای سیاح یک مثال واقعی هم اگر داشتید خیلی خوب بود
با سلام. خوشحال هستیم از اینکه بلاگ راتین مورد توجه شما قرار گرفته است و در کنار مطالب همکاران ما، باعث رشد دانش شما شده است. قطعا موردی که فرمودید در آینده و به روز رسانی متون بلاگ مدنظر خواهد گرفت.
ممنوم از شما مطلب خوب و مفیدی بود
اما امیدوار بودم توی این مقاله یه نمونه از نگارش استراتژی رو هم ببینم که به نظرم کم داشت
درود بر شما . از توجه شما سپاسگزاریم. موردی که فرمودید در آینده و به روز رسانی متون بلاگ مدنظر خواهد گرفت.